به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی حیات، در میان نفرات برتر کنکور، آماری تکراری اما قابل تامل وجود داشت. با توجه به اسامی شهرها و تعداد نفرات برتر کنکور نشان میدهد، رتبههای یک تا ۱۰ کنکور در سالهای گذشته اغلب میان شهرهایی تقسیم شده است که جایگاه اقتصادی و رفاهی بهتری نسبت به سایر شهرها دارند، قطعاً تمرکز ثروت سببساز بهره بردن از امکانات بیشتری برای تحصیل و آموزش میشود، کما در همین کنکور ۱۴۰۳، از میان ۳۰ نفر نخست گروههای ریاضی، تجربی و انسانی ۲۲ نفرشان دانشآموزان سمپادی بودهاند.
در این شرایط سوالی که وجود میآید این است که نقش «عدالت آموزشی» و سهم همه دانش آموزان در یک فضای برابر و بنا به استعدادشان چیست؟ علیرضا پاک فطرت، عضو سابق کمیسیون آموزش مجلس در این رابطه با خبرنگار حیات، گفت: از عدالت آموزشی فعلا شعار آن را داریم و موضوعاتی همچون عدالت اقتصادی، عدالت آموزش، عدالت فرهنگی صحبت می شود، اما در خروجی، عمل و آمار و ارقام تقریبا نزدیک به صفر هستیم. نتیجه عمل ما در حوزه عدالت آموزشی، همین آزمونهایی نظیر کنکور و میزان اشتغال فارغ التحصیلان از دانشگاه است، که خود را در جامعه نشان میدهد.
وی در ادامه افزود: دسترسی مدارس غیر دولتی به کتابهای تست کنکور، آموزش براساس این نوع تستها و... در کشور ما یک حقیقت است و آنها با منابع مالی که در اختیار دارند، روی خروجی و کنکور متمرکز میشوند، در صورتی که تمرکز مدارس دولتی بر کنکور نیست. هر چقدر دولتها محدودیت مالی برای آموزش و پرورش به وجود بیاورند و آنها نتوانند امکانات آزمایشگاهها، کلاسهای خوب، معلمان حرفهای، انگیزه بیشتر با حقوقهای مساعد و... داشته باشند، همچنان مدارس دولتی اثرگذار نخواهند بود و مدارس غیرانتفاعی که پولشان را از خود مردم تامین میکنند، گوی سبقت را از مدارس دولتی خواهند ربود.
این عضو سابق کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه دولت اگر میخواهد به عدالت آموزشی برسد، باید بودجه آموزش و پرورش را افزایش دهد، خاطرنشان کرد: امروزه بودجه آموزش و پرورش خیلی فقیرانه است و همین امر سبب شده آموزش ۱۷ میلیون دانش آموز در مدارس دولتی، باری به هر جهت و بدون خروجی باشد. دولت میگوید که ۸۵ تا ۹۰ درصد بودجه آموزش و پرورش، صرف حقوق معلمان میشود، اما آنها همچنان از میزان حقوقشان رضایت ندارند!. بودجه آموزش و پرورش امروز ۱۳ درصد بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص میدهد، اما باید به ۱۳ درصد از بودجه کل کشور برسد (نه بودجه عمومی) و آن زمان بودجه آموزش و پرورش دوبرابر خواهد و میتوان امیدوار بود که ما به عدالت آموزشی نزدیک شویم.
وی در ادامه تصریح کرد: ما امروز در مناطق کمتر برخوردار و حاشیه شهرها، مدارسمان فرسوده و ظرفیت کلاس هایمان یک و نیم برابر استانداردها است. در کلاسهای شلوغ، معلم به جای آموزش نقش «مبصر کلاس» را ایفا میکند. شهرهایی که حالا ضریب اقتصادی و رفاهی بهتری در کشور به خود اختصاص دادهاند، سهم بیشتری در برترینهای کنکور دارند. مشخص است که خانواده، محله، شهر و استانی که امکانات بیشتری دارند (با نحوه گزینش مثل کنکور براساس معدل) نقش تعیین کنندهای خواهند داشت.
پاک فطرت افزود: اما این میزان سنجش براساس استعداد نیست، براساس امکانات و دوپینگ دانش آموزان است. عدالت آموزشی اساس و معیار استعداد سنجی صورت میگیرد، یعنی برای همه دانش آموزان به یک اندازه، امکانات در اختیارشان گذاشته شود، یک مدل آزمون بگیرند، آن زمان نقش رفاه و ثروت تاثیری نخواهد داشت.
این عضو کمیسیون آموزش معتقد است که این موضوعی که به آن اشاره دارد، حدود دهه ۵۰ شمسی در کشور ما، امتحان خود را به بهترین شکل ممکن پس داده است، و افزود: زنده یاد بهمن بیگی و نظام آموزشی آن زمان در قالب اداره امور عشایر، بچههایی را از چادرهای عشایری میآورند، در مدارسی روستایی و در شهری آموزش میدادند، بعد نخبهها از میان آنها شناسایی میشدند. خیلی از متخصصان، پرفسورها، مهندسان و پزشکان حرفهای استان فارس که در کشور و جهان صاحب نام شدهاند، ثمره آموزش و پرورش عشایری آن زمان و بر اساس آموزش عدالت محور بود. آن زمان امکانات به شکل حالا نبود، اما چون عدالت آموزشی و استعدادسنجی وجود داشت ثمره اش را امروز ایران عزیز ما میبینید.
خروجی دانشگاه را کنترل کنید، نه ورودی
در بخش دیگری از صحبتهای خود، به موضوع ورود و سنجش کنکور اشاره کرد و گفت: به نظر من نحوه انتخاب دانشجویان برعکس کشورهای توسعه یافته، در ایران اشتباه است. در کشورهای توسعه یافته، ورود دانش آموزان به دانشگاه آسان، اما اخذ مدرک مشکل است، اما در کشور ما اینگونه نیست و تقریبا هزاران نفر در شرایط سخت و آسان و هزینههای بسیار برای ورود به دانشگاه تلاش میکنند.
پاک فطرت همچنین گفن: شاید دانش آموزانی باشند که در حالت نوجوانی شیطنت میکنند و درس نمیخوانند، اما به یکباره استعداد آنها شکوفا میشود و در دانشگاه استعدادشان بیش از بقیه دانشجویان خواهد بود، اما آنها نمیتوانند وارد رشتههایی که مورد علاقهشان است وارد شوند، بنابراین ما باید نحوه ورود به دانشگاه در رشتههای اصلی پرمخاطب باید اصلاح شود و در عین حال خروجی از دانشگاه را کنترل کنیم. همانطور که رئیس جمهور کشورمان نیز چند روز پیش به این موضوع اشاره کرد، خروجی دانشگاه های ما کیفی نیست و بیشتر بر روند کمی متمرکز هستند.
نظر شما